-
چشم غره
بیچاره عیال ملا هر وقت می خواست لباس بشوید هوا بارانی می شد..
ملای زرنگ
روزی چند تا بچه شیطان در کوچه ای سرگرم بازی بودند که ..
گدایی
ملانصرالدین هر روز در بازار گدایی می کرد، و مردم با نیرنگی ..
گوسفند
روزی ملا از بازار یک گوسفند خرید در راه دزدی طناب گوسفند را..
موضوع مطلب : حکایات ملانصرالدینبرچسب ها : حکایات ملانصرالدین ، طنز ملا نصرالدین ، چشم غره ، ملای زرنگ ، گدایی ، گوسفند ، حکایات خواندنی ،نویسنده: سعید قدیمی | شنبه نوزدهم خرداد 1397 ساعت 12:40 ب.ظ
-
آخرین عناوین
- آقـای گـاو
- اصول آداب معاشرت در محل كار
- ترین های قرآن
- انواع بیماری های ناخن
- هشت روش اثبات شده برای غلبه بر استرس
- قیمت زنی نسخه
- راه های مقابله با بی اختیاری ادرار در خانم ها
- درمان یبوست در دوران شیردهی
- دوز صحیح متوکاربامول و عوارض جانبی
- حقوق دیگران را در نظر بگیرید
- آنچه موها از سلامتی تان می گویند
- چند عادت سالم صبحانه ای
- قوانینی برای رعایت نکردن
- هشت راه برای کاهش درد سینوس
- تاملی بر مطالعه فرهنگی و اجتماعی خانه
- لیست کامل مطالب ارسالی
-
-
دسته بندی مطالب
-
صفحات دیگر
-
درباره سایت
پایگاه جامع اینترنتی بیان
با تجربه چندین ساله در وبلاگ نویسی
به امید خدا دوباره شروع به فعالیت کردم
تا این بار هم بتونم در زمینه وبلاگ نویسی
هم مسیر خوبی برای ارزشی نویسان
همفکر خوبی برای عمومی نویسان
در این راه بی پایان باشم . انشالله
برای ارتباط با من با آیدی زیر تماس بگیرید
https://t.me/BestTechnician